سوره المعارج

سوره المعارج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ( ١ )

سائلی از عذاب قیامت که وقوعش حتمی است (از رسول) پرسید (که آن عذاب چه مردمی راست).

لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ( ٢ )

(بداند که) بر فرقه کافران است و هیچ کس از آنان دفع نتواند کرد.

مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ( ٣ )

که آن عذاب از (قهر) خدای مالک آسمانهاست (یا مراد عذاب واقع بر نعمان بن حارث است که به نصب خلافت علی علیه السلام بر رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم اعتراض کرد، رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: به امر خدا کردم. او گفت: اگر چنین است خدایا بر من عذابی فرست. فورا سنگی از آسمان بر فرقش رسید و هلاک شد).

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ( ٤ )

فرشتگان و روح الامین (برای اخذ فرمان) به سوی (عرش) خدا بالا روند در روزی که مدتش پنجاه هزار سال خواهد بود.

فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا ( ٥ )

پس صبر نیکو پیش گیر.

إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا ( ٦ )

که این مردم آن روز را بسیار دور (از امکان) بینند.

وَنَرَاهُ قَرِيبًا ( ٧ )

و ما نزدیک (به وقوع) می‌بینیم.

يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ( ٨ )

روزی که آسمان چون فلز گداخته شود.

وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ( ٩ )

و کوهها مانند پشم زده متلاشی گردند.

وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيمًا ( ١٠ )

و هیچ کس از خویش خود جویا نشود.

يُبَصَّرُونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ ( ١١ )

چون حقیقت حالشان به آنها بنمایند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستی فرزندانش را فدای خود سازد و از عذاب برهد.

وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ ( ١٢ )

و هم زن و برادرش.

وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ( ١٣ )

و هم خویشان و قبیله‌اش را که همیشه حمایتش می‌کردند.

وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ ( ١٤ )

و هر که را روی زمین است خواهد همه را فدای خویش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند.

كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ ( ١٥ )

و هرگز نجات نیابد که آتش دوزخ بر او شعله‌ور است.

نَزَّاعَةً لِلشَّوَىٰ ( ١٦ )

تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد.

تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ ( ١٧ )

دوزخ کسی را می‌خواند که از خدا رو گردانیده و با حق مخالفت کرده.

وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ ( ١٨ )

و مال دنیا را جمع کرده و همه را ذخیره نموده است.

إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ( ١٩ )

که انسان مخلوقی طبعا سخت حریص و بی‌صبر است.

إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ( ٢٠ )

چون شر و زیانی به او رسد سخت جزع و بی‌قراری کند.

وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ( ٢١ )

و چون مال و دولتی به او رو کند منع (احسان) نماید.

إِلَّا الْمُصَلِّينَ ( ٢٢ )

مگر نماز گزاران حقیقی.

الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ( ٢٣ )

آنان که دایم در نماز (و طاعت الهی) عمر گذرانند.

وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ( ٢٤ )

و آنان که در مال و دایی خود حقّی معیّن و معلوم گردانند.

لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ( ٢٥ )

تا به فقیران سائل و فقیران آبرومند محروم رسانند.

وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ( ٢٦ )

و آنان که روز قیامت و جزا را تصدیق کنند.

وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ( ٢٧ )

و آنان که از قهر و عذاب خدای خویش سخت ترسانند.

إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ( ٢٨ )

که از عذاب خدا هیچ کس ایمن نتواند بود.

وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ( ٢٩ )

و آنان که اندام خود را (از شهوت رانی) نگاه می‌دارند.

إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ( ٣٠ )

مگر بر زنان حلال و کنیزان ملکی خویش که (از اعمال شهوت با آنها) هیچ ملامت ندارند.

فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ( ٣١ )

و هر که غیر از این جوید اینان به حقیقت متعدی و ستمکارند.

وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ( ٣٢ )

و آنان که امانت و عهد و پیمانشان را رعایت کنند.

وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ( ٣٣ )

و آنان که برای گواهی به حق قیام کنند.

وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ ( ٣٤ )

و آنان که نماز خود را (به وقت و شرایط و حضور قلب) محافظت کنند.

أُولَٰئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ ( ٣٥ )

آنان در باغها (ی بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند.

فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ( ٣٦ )

(ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت می‌شتابند؟!

عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ ( ٣٧ )

از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده می‌شوند و به دین خدا نمی‌گروند).

أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ( ٣٨ )

آیا هر یک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟!

كَلَّا ۖ إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ ( ٣٩ )

هرگز این نشود (چون) آنها خود می‌دانند که ما آنها را از چه (نطفه پستی) آفریده‌ایم (باز به آفریننده خود ایمان نمی‌آورند و به کفر می‌شتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند).

فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ( ٤٠ )

چنین نیست، سوگند به خدای مشرق‌ها و مغرب‌ها که ما قادریم.

عَلَىٰ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ( ٤١ )

که به جای آنها خلقی بهتر از آنها بیافرینیم و هرگز کسی (به قدرت و قوت) بر ما سبقت نخواهد یافت.

فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ( ٤٢ )

پس آنها را به کفر و ضلالت خود بگذار که به بازیچه دنیا دل بازند تا با روزی که وعده عذاب آنهاست رو به رو شوند.

يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ ( ٤٣ )

آن روزی که به سرعت سر از قبرها برآورده، گویی به سوی بتها (و نتیجه پرستش غیر خدا) می‌شتابند.

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۚ ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ( ٤٤ )

در حالی که چشمهاشان (از هول و وحشت قیامت) به خواری فرو افتاده و ذلّت (کفر و عصیان) بر آنها احاطه کرده، این همان روزی است که به آنها وعده می‌دادند.