مرور حضرت امیر(ع) به طاق کسری

مرور حضرت امیر(ع) به طاق کسری

مؤلّف گوید: چون زائر به زیارت سلمان مشرّف شد، پس از زیارت دو وظیفه دیگر دارد: اول: نماز خواندن در طاق کسرى، دو رکعت یا بیشتر، چون‏ آنجا مصلاى حضرت امیر مؤمنان علیه السّلام است. از عمّار ساباطى روایت شده: امیر مؤمنان به مدائن آمد و در ایوان‏ کسرى نزول فرمود، درحالى‏که ابو دلف بن بحیر با او بود، در آنجا نماز خواند، پس از آن برخاست و به دلف فرمود: با من برخیز. و جماعتى از اهل ساباط در خدمت آن حضرت بود، در منازل کسرى گردش کرد و به دلف مى‏فرمود: براى‏ کسرى در این مکان چنین و چنان بوده، و دلف مى‏گفت: به خدا قسم چنین است که مى‏فرمایى، پس با آن جماعت‏ در تمام آن مواضع گردش کرد، و دلف مى‏گفت: اى سیّد و مولاى من، شما چنان به این مکانها آگاهى دارید، که‏ گویا شما این چیزها را در این مکانها نهاده‏اید!! روایت شده وقتى حضرت بر مداین مرور فرمود، و آثار کسرى و خرابى آن را مشاهده مى‏کرد، یکى از افرادى که در خدمت آن حضرت بود، از روى عبرت این شعر را خواند:

جَرَتِ الرِّیَاحُ عَلَى رُسُومِ دِیَارِهِمْ فَکَأَنَّهُمْ کَانُوا عَلَى مِیعَادِ

بادها بر خرابه‏هاى دیارشان وزید گویا اینان بر وعده‏گاهى بوده‏اند

حضرت فرمود: چرا نخواندى

(کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ مَقَامٍ کَرِیمٍ وَ نِعْمَةٍ کَانُوا فِیهَا فَاکِهِینَ کَذَلِکَ وَ أَوْرَثْنَاهَا قَوْما آخَرِینَ فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا کَانُوا مُنْظَرِینَ)

چه بسیار باغها و چشمه‏ها، و مقام کریم. و نعمتى که در آن کامیاب بودند و واگذاشتند. چنین بود، و ما آنها را به مردمان دیگرى ارث دادیم. پس گریه نکرد بر آنها آسمان و زمین، و نبودند مهلت داده‏ شده

إِنَّ هَؤُلاءِ کَانُوا وَارِثِینَ فَأَصْبَحُوا مَوْرُوثِینَ لَمْ یَشْکُرُوا النِّعْمَةَ فَسُلِبُوا دُنْیَاهُمْ بِالْمَعْصِیَةِ إِیَّاکُمْ وَ کُفْرَ النِّعَمِ لا تَحُلَّ بِکُمُ النِّقَمُ

پس از آن فرمود: البته آنان ارث بودند، اما اکنون ارث برده شده‏اند، نعمت را شکر نکردند، در نتیجه‏ دنیایشان بر اثر معصیت از دستشان گرفته شد، از ناسپاسى نسبت به نعمت بپرهیزید، تا انتقامهاى بر شما فرود نیاید

فقیر گوید: حاصل این‏ معنى را حکیم خاقانى، در قالب شعر آورده، آنجا که فرموده:

هان اى دل عبرت‏بین از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را آیینه عبر‌دان

پرویز که بنهادى بر خوان تره زرّین زرّین تره کو بر خوان