دعای تکبیرات

دعای تکبیرات

آنگاه براى نماز آماده مى‏شوى، و قلب خود را حاضر مى‏کنى، و خوارى شأن خود، و عظمت و جلال مولایت را، که در مقام مناجات با او برآمده‏اى ملاحظه مى‏کنى، و چنان باش که گویا او را مى‏بینى، و حیا کن، از اینکه با او سخن گویى، و دلت متوجه جانب دیگر باشد! پس با وقار و خشوع مى‏ایستى، در حالتى که دستهایت را بر رانهاى خود، برابر سر زانو گذاشته باشى، و بین قدمهایت را، به اندازه سه‏ انگشت، یا یک وجب باز کرده، گشادگى قرار مى‏دهى، و نگاهت را به موضع سجده مى‏اندازى، سپس قربة الى الله نیّت‏ نماز واجب صبح کن، و تکبیرة الاحرام بگو. و مستحبّ است پیش از تکبیرة الاحرام نماز، شش تکبیر بر آن اضافه کنى، و هر تکبیرى دستها را تا مقابل نرمى گوش بلند کنى، درحالى‏که کف دستها به طرف قبله و انگشتها، غیر از انگشت بزرگ، به هم چسبیده‏ باشد، و بخوانى دعاهاى تکبیرات را، به این صورت، که پس از تکبیر سوم بگویى:

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ لا اِلهَ اِلّا اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّى ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْ لى ذَنْبى اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ

خدایا تویى فرمانرواى حق آشکار، معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، من بر خود ستم کردم، گناه مرا ببخش‏ که جز تو گناهان را نمى‏بخشد

و پس از تکبیر پنجم مى‏گویى:

لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ وَالْخَیْرُ فى یَدَیْکَ وَالشَّرُّ لَیْسَ اِلَیْکَ وَالْمَهْدِىُّ مَنْ هَدَیْتَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ ذَلیلٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مِنْکَ وَبِکَ وَلَکَ وَاِلَیْکَ لا مَلْجَاءَ وَلا مَنْجا وَلا مَفَرَّ مِنْکَ اِلّا اِلَیْکَ سُبْحانَکَ وَحَنانَیْکَ تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ سُبْحانَکَ رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرامِ.

آرى، آماده خدمتم، و خیر در دست‏ توست، و شرّ از تو نیست، و هدایت یافته کسى است که تو هدایت کردى، بنده‏ات، و فرزند بنده‏ات، ذلیل است در برابرت، از تو، و به تو، و براى تو، و به سوى تو، نیست پناهگاهى، و نه راه رهایى، و نه گریزگاهى از تو مگر به سوى تو، منزّهى تو، پیاپى به من رحم کن، مبارک و برترى، منزّهى تو، اى پروردگار کعبه

و پس از تکبیر هفتم مى‏گویى:

وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ عالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهادَةِ حَنیفا مُسْلِما وَما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ اِنَّ صَلوتى وَنُسُکى وَمَحْیاىَ وَمَماتى للهِ رَبِّ الْعالَمینَ لا شَریکَ لَهُ وَبِذلِکَ اُمِرْتُ وَاَ نَا مِنَ الْمُسْلِمینَ

رویم را به سوى وجودى نمودم، که آسمانها و زمین را آفرید، داناى پنهان و آشکار است، رو کردنى با حال اعتدال و تسلیم، و از بت‏پرستان نیستم، به درستى که نماز و عبادت و زندگى و مرگم براى خدا پروردگار جهانیان است، براى او شریکى نیست، به این امر فرمان داده شدم، و من از مسلمانانم